حال من این روزها
حال مردیست
خسته و مغموم
با بغض سنگینی در گلو
نشکسته از جبر مردانگی،
با همه دردهای این زندگی اما
ایستاده هنوز،
در پشت دیوار باغی _ سر سبز از امیدهای پوشالی
در جوی آبی جاری _ به زلالی خاطرات دیرین
زیر سروی _ به قامت باورها
و آسمانی مغرور
از حضور خدایی
کز ترس مردمش
خزیده آنجا...
ایستاده آری
ایستاده هنوز
پاها به عرض شانهاش باز
آرام ...
می شاشد به طول زندگی
۲۰ دیماه ۱۴۰۱
ماهشهر
زندگی چیست ؟؟...برچسب : نویسنده : arashmosallanezhad بازدید : 168