زندگی چیست ؟؟

ساخت وبلاگ
من از کهکشان راه دور آمده اماز یک دنیای متفاوت من از جایی آمدم که برای فهمیدن‌تان یک عمر زیستن در کنار شما کم‌ زمانی‌ست من زبانتان را نمیدانم من واژگانتان را نمیدانم من آداب شما را نمیدانم من اما در میان شمازنی را میشناسم که ضربان قلبش زبان بین کهکشانیست زنی که راز چشم‌هایش را می دانم من از کهکشان راه دور آمده ام از یک دنیای متفاوت آمده ام تا روی زمین شما عاشق زنی شوم که در پسکوچه های یک محله درو افتاده دلواپس شیر خوردن یا نخوردن بچه گربه ایست تازه متولد شده... من از کهکشان راه دور آمده ام از یک دنیای متفاوت آمده ام تا روی زمین شما سر به روی شانه‌های زنی بگذارم که کهکشانی در چشم‌هایش گم‌می شود... زنی که همه غبار نگرانیش را با دستمال کهنه و نم داری هر طلوع صبح از پیشانی پنجره‌های شهر پاک میکند... من از کهکشان راه دور آمده ام از یک دنیای متفاوت من از جایی آمدم که خورشید بودنش نامفهوم و نبودنش تنها افول ستاره‌ی بی جانی ست در میان دیگر کهکشانها، آمده ام تا روی زمین شما دوست داشتن رااز گرمی دست‌های زنی یاد بگیرم که هرشب آرزوی دیدن طلوع فردا رابا خود به بستر می برد. من از کهکشان راه دور آمده ام از یک دنیای متفاوت من از جایی آمدم که هیچ مردی به اندازه من عاشق زنی با چشم‌های سیاه نیستمن به دنیایی وارد شدم که جز زبان عشق هیچ زبانی در آن به زبان کهکشان ما نزدیک نیست.تقدیم به همسرم ، همه وجودم، به مناسبت هجدهمین سالگرد زندگی مشترکمان۱۴۰۳/۰۱/۲۱ ماهشهر زندگی چیست ؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی چیست ؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashmosallanezhad بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 28 فروردين 1403 ساعت: 18:56

کورش بی بلا تشبیهیک بزرگ بود به قبیله من خاموش و بی صدا استوار و بی بدیل آرام و دوست داشتنیهرجا که عشق حرف اول را میزدکورش حرف آخر همه ما بود گریه جایز نبود امامن اشک ریختم لحظه لحظه نبودنش رایک دل زارکورش بی بلا تشبیه یک بزرگ بود به قبیله منوگرنه ، چرا ...؟؟؟تقدیم به دکتر کورش بهرامی هرجا که باشد ... زندگی چیست ؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی چیست ؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashmosallanezhad بازدید : 22 تاريخ : سه شنبه 14 فروردين 1403 ساعت: 7:21

من تمام خواستن هایم را یک روز سرددر گوشه یک انزوای تاریکزیر مشتی خاکرها کردم.دیگر،نه شوقی مانده بر جاننه آرزویی بر دلنه بهانه‌ای ترا به بازگشتنه بهایی مرا مانده به امید■عمریست دیگر کسی غافلگیر نمی شود■و انتظار،سرطانیست بی درمان.■از همه خواستن ها اینک تنها دستی مانده...دستی سردتر از گرمای همیشهفراسوی حس زنانگیکه دست هایم را بفشارد بی اغراق زندگی.و قلبی،فرسنگها دورتر از عشق،خسته از پوچی لحظه ها،و اندوه زمان.و لبهایی همچو من دوختهبر زبانی که دیگر گویای سخن نیست.و چشمی لبریز از درد ،مشتاق اما هنوز،که هم نوا کنیمآوای دنیایی مشترک رابه دو کلمه سکوت ...خدارا چه دیدیشاید بعد از عمری طعم کهنه فهمیدندوباره تازه شود.■وانسانی که دیگر نیستو شاید هیچ وقت هم نبوده،تا به آغوششهمه نبودن‌هایم را بسپارمو تسلی‌ایآنقدر عظیم،که بجای قطره‌های اشکذره‌های روحم از گونه بریزد.من اینگونه نبودنت را به نظاره ایستاده ... نه ...به روی زمینفروپاشیدم.برای سعیده عزیزم به مناسبت چهلمین روز پروازش زندگی چیست ؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی چیست ؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashmosallanezhad بازدید : 46 تاريخ : جمعه 13 مرداد 1402 ساعت: 18:24

هنر از فصل گرماست؟نمیدانمیا که شایدتابستان جنوب؟دست منجا خوش کردهلای آن پیرهن یک لا شدهاز گرمی آفتاب تموزسخن از بارش یکسره‌ی قافیه هاستسر من اندازه یک منظومه شدهدر مدارش میچرخندچشمان منو تواز سر صبحتا حوالی غروبدر دلم باغ هوسناکیشده برپااز شرم نگاهی پرسوزکه می گیرد مرااز خود وبا خود می بردهرجا کهدلش آنجاسترفته و برده است سال ها...نه غمی ونه خیال ست..باغش آباد استهنوز... زندگی چیست ؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی چیست ؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashmosallanezhad بازدید : 71 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 14:44

نگاهش میکنمخودش لبخند میزندچشمهایش اما انگارقاه قاه ...میخندد.من هم میخندم.از انار لبهایششکوفه ای بر میدارم...ترش و گس مزه ...و مکثی طولانیدر آسمان نگاهیکه التماس مادر شدناز ابرهایش می بارد...لحظه‌ایکه سالها زندگی‌ رابخاطرشباید زیست...من کوله بار اندوه یک عمر زندگی رابه گوشه ای میگذارمو با خودم میگویمتو شاید اصلابخاطر خلق زیبایی همین لحظهپا به عالم وجود گذاشته ای ...وجود را زندگی کن...و اندکی بعد..آسمانی به غرش در می آید...۱۴۰۱/۹/۷ماهشهر زندگی چیست ؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی چیست ؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashmosallanezhad بازدید : 48 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 14:44

حال من این روزهاحال مردی‌ستخسته و مغمومبا بغض سنگینی در گلونشکسته از جبر مردانگی،با همه دردهای این زندگی اماایستاده هنوز،در پشت دیوار باغی _ سر سبز از امیدهای پوشالیدر جوی آبی جاری _ به زلالی خاطرات دیرینزیر سروی _ به قامت باورهاو آسمانی مغروراز حضور خداییکز ترس مردمشخزیده آنجا...ایستاده آریایستاده هنوزپاها به عرض شانه‌اش بازآرام ...می شاشد به طول زندگی۲۰ دیماه ۱۴۰۱ماهشهر زندگی چیست ؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی چیست ؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashmosallanezhad بازدید : 167 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 14:44

ای جان و دلمگویم همه جاتو آن منیآن سوره ای کهدر دایرهایمان منیحالا همه مندستی شده دردامان تو اماشکی همه تو‌افتاده و دردامان منیداده به جفا ‌‌پاییزه دلتاین قلب مرابی تو چه کنم ؟مهری همه توآبان منیمحبوب دلیکاشانه منمجذوب تو اممحبوب جهانهم شاهی و همسلطان منیهستی همه توای کعبه جانمستی همه مندردی همه تومن دل نکنمدرمان منیسبزی تو در اینبرهوت جهانمن برگ خزانخشکیده منمسروی همه توباران منیلیلای دلمعالم همه شدمجنون و خرابخال لب تو‌شد ورد دلمجانان منیبنیان نکنیاز پرده نشینبا ناز نگاهویران توامدردانه منسامان منیگفتم که دلمرسوای تو شداین سان نشودگفتی که بروحیران شدم ودر جان منیگویا به رهتعمری همه منرفتم به خطاحالا تویی کهسر سلسله یخوبان منیبا من تو وفااین سان نکنیای جان دلمپیمانه ی منپیمانه توییپیمان منیبر پای تو منافتاده به خاکتو میگذریمن بوسه زنانکافر شدم وعصیان منیگفتی تو مراموج گنهیدریا شده ایدستم به دعاای روح جهانرحمن منیاندوه زماندر قلب من استیا هو مددیمن گم شده امراهم تو نماچشمان منیسر تا قدمتعطر نفستبرده دل مناعجاز تو راخواهم به چکاربرهان منیمستم کنی وهوشم ببریناز نفستحالا که چنیناینک تو چراتاوان منیدل را تو نگرحیران شده درسودای غمتاز من گذریاز دل مگذرپایان منیتقدیم به سلطان عشق به مناسبت روز میلادش زندگی چیست ؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی چیست ؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashmosallanezhad بازدید : 119 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 12:38

نشسته ام به یاد تو، شرابی که به کام من     نسخه من دست غزل، دوایی که به نام من شراب هر شب دلم،  یه جرعه یاد تو شدهبرای درد  بی  کسی ،  چاره  و  التیام  من به هر طرف که بنگرم، در همه جا ببینمتبه جان من فسون تو، به دست تو زمام من همیشه در نظر تویی، قبله ی هر نماز منچو بنگرم به دیده ات، بشکنی تو صیام من برهمگان همیشه تو ، حدیث وصل بوده ایهمچو  کبوتری  چرا؟ پریده ای ز بام من به هر قدم که بگذری، بی خبری ز حال منهر نفست  بگو مگر‌، ندیده احترام من؟ تمام شهر دل ببین،  گرفته خو به دامنتاز آن‌زمان‌که‌رفته‌ای، یه‌خواب خوش‌ حرام‌ من روی دلم به سوی تو ، هوس فقط به کوی تونداده ام به کس دلی، بجز‌ تو‌ خاص‌ و‌ عام‌ من غبار کوی تو شدم، خراب روی تو شدمرسیدنم  به  ناکجا، نبوده  در مرام  من جان و دلم ربوده ای، دل همه شد بهانه اتبه درد  من تو  آشنا، طبیبی و همام من با همه کس وفا کنی، جز دل بیقرار منزخمه زنی به جان من، ز بخت دوده فام من می شنوم صدای تو، که بی خبر کجا شدی؟چه  میزنی‌ مرا صدا؟ تو در خیال خام من آن نفسی که میروی، برون ز اختیار منای نفس جدا شده، بریده شد کلام من چه گویمت بمان؟ میان این فغان منصدا کجا رسد به تو؟ ز‌ گریه‌ ی مدام من جان و تنم به راه تو، خراب یک نگاه توچو بگذری تو از خیال، بگو چه شد تمام من؟سبو کشان به هر دیار ،   بنالم از فراق یارهمینه جرم عاشقی ، قشنگه  اتهام  منکجا بود توقعی ، به درک حال زار منمگر بنوشد هر کسی زندگی چیست ؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی چیست ؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashmosallanezhad بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 12:38

 

بنشین‌ پسر، پیکی بنوش، شعری بگو
در آینه ، دل را ببین ، خود را بجو
در مستی و ساغر به دست لیلا طلب
عالم همین ، ما تشنه و جانان سبو

پیکی بنوش، شعری بگو، بنشین‌ پسر
باید کنی ، باد غرور ، از سر به در
بر جان ودل، نقشی بزن، ذکری بگو
دیوانه شو، کز یاد دوست، سوزد جگر

شعری بگو، بنشین‌ پسر، پیکی بنوش
عمرت شده، پندی بگیر،ازجان بگوش
عیدآمده عیدی ستان از دولتش
دنیا و دین از او طلب لیکن خموش

 

زندگی چیست ؟؟...
ما را در سایت زندگی چیست ؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashmosallanezhad بازدید : 131 تاريخ : جمعه 15 فروردين 1399 ساعت: 9:36

 تمام میخ های جعبه ابزارم راجمع کردمبه آنها که دورویی روزگار دل سختقامتشان را خم کرده بود،نوید راستی دادم.و عظمی جزم شد به آفرینش...خلقت جهانی معما گونه...در ابتدای اکنونی با آینده ای ناپیدا وآینده ای زندگی چیست ؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی چیست ؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashmosallanezhad بازدید : 134 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 3:56